خدای اطلسی ها

یارب دل پاک و جان آگاهم ده

خدای اطلسی ها

یارب دل پاک و جان آگاهم ده

دوتهدید برای دین وسیاست


دوآفت هم دینداری را تهدید می کند وهم سیاست را .

 

یکی از آفتهای دینداری این است که دینداری یک جامعه یا یک شخص ،باانحراف یا بی مبالاتی یا تحجر وجمود یا فراموش کردن نقش عقل  یاالتقاط واز این چیزها همراه شود .

آفت دیگر دینداری این است که دین به زندگی شخصی محدود شود عرصه وسیع زندگی جمعی انسانها وجامعه را فراموش یا درباره آن سکوت کند واز ان کناره بگیرد .

 

دو خطر هم سیاست را تهدید می کند : یکی این است که سیاست از اخلاق فاصله بگیرد واز معنویت وفضیلت خالی شود ،یعنی شیطنت ها برسیاست غلبه پیدا کند ؛هواهای نفسانی اشخاص ،سیاست را قبضه کند ؛منافع طبقات زورگویان وزرسالاران جوامع ،سیاست را به دست بگیرد وبه این سمت وآن سمت بکشاند .

اگر این آفت به سیاست خورد ،آنگاه همه صحنه اجتماعی انسان های کوته بین ،کودک منش وضعیف ،سیاست را دردست بگیرند وزمام سیاست ازدستهای پر قدرت خارج شود وبه دست انسانهای بی کفایت بیفتد .

 

راهکار چیست ؟

 

بهترین شکل وراهکار این است که دررأس سیاست واداره امور جوامع ،کسانی قرار بگیرند که دینداری وسیاست گذاری آنها این دو آفت را نداشته باشد ؛

یعنی کسانی اداره امور جوامع را برعهده بگیرند که دیندار ودارای معنویت باشند ؛فکر دینی آنها بلند باشد ،

از انحراف وخطا والتقاط وکج بینی دردین مصون باشند ؛

 

از تحجر وجمود و متوقف ماندن درفهم دین برکنار باشند ،

 

دین را ملعبه دست زندگی خود نکنند ؛

 

از لحاظ سیاست ،انسانهای با کفایت وباتدبیر وشجاعی باشند وسیاست رااز معنویت واخلاق وفضیلت جدا نکنند .

 

چنین کسانی اگر زمام امور یک جامعه رابه دست گرفتند ،

 

آنگاه جامعه از بیشترین خطراتی که ممکن است برای ان پیش بیاید ،محفوظ خواهد ماند .

 

اوج چنین وضعیت کجاست ؟

 

آن جاست که یک انسان معصوم از خطا واشتباه در رأس قدرت سیاسی ودینی قرار بگیرد ؛امام یعنی این .

 

امام معصوم ،انسان والایی است که از لحاظ دینی ،قلب او آیینه تابناک انوار هدایت الهی است ؛

روح اوبه سرچشمه وحی متصل است ،

هدایت او ،هدایت خالص است ،

از لحاظ اخلاق انسانی ،رفتار واخلاق او صددرصدهمراه با فضیلت است ،

هوای نفس دراوراهی ندارد ؛

گناه براو چیره نمی شود ،

شهوت وتمایلات انسانی ،اورا مغلوب خود نمی کند ،

خشم وغضب ،اورا از راه خدا دور نمی کند ،

از لحاظ سیاسی ،بینش وسیع اوآن چنان است که آرام ترین حرکات وریزترین حوادث را در صحنه زندگی جامعه ،با چشم تیزبین خود می بیند –که امیر المؤمنین فرمود:

 

والله لا اکون کالضبع تنام علی طول اللدم ؛

یعنی من کسی نیستم که بشود با لالایی اورا خواب کرد –

 

درمواجهه با حوادث زندگی ووقایع کمر شکن از خود شجاعت واقتدار روحی ومعنوی نشان می دهد ؛جانش برای اوارزشی ندارد ،اما برای جان انسانها ،حتی مردم دور دست ،حتی زنانی که جزءپیروان دین او نیستند ،

ارزش قائل است ومی گوید اگر کسی از غصه دق کند ،حق دارد .

 

بخشی از بیانات مقام معظم رهبری دردیدار با اجتماع بزرگ زائران ومجاوران حضرت علی بن موسی الرضا (ع)




پـــــــــروژه ایــــــــــران هـــــــــراسی



اسلام هراسی ودرادامه آن ایران هراسی موضوعی است که رهبر فرزانه انقلاب ( مدظله العالی)

دربیانات خود بارها آن را مورد تأکید ونسبت به آن هشدار داده اند .

اسلام هراسی موضوعی است که قطعا قدمتی دیرینه دارد ودولت های استعمارگر غربی همواره به دلیل آموزه های مبتنی بر ظلم ستیزی بادین مبین اسلام ،نگران منافع خود درکشورهایی هستند که مردمانش پذیرای دین خاتم انبیاء (ص) بوده اند .

به همین علت می کوشند تاباایجاد رعب از اسلام ،مردم جامعه خودرانسبت به اقداماتی که علیه این کشورها انجام میدهند توجیه کنند .

تروریست بودن وغرب ستیز جلوه دادن مسلمانان از جمله ترفند هایی است که دولت های غربی به کار می برند تابا آن ملتشان را با خود همراه سازند .

 

اما بعداز انقلاب اسلامی ،علاوه بر اسلام ستیزی ،ایران ستیزی نیز دردستور کار غرب قرار گرفت ،چرا که علاوه بر مسلمان بودن ملت ایران ،

حکومت اسلامی نیز جایگزین حکومت سلطنتی شد که ماهیتی ضدامپریالیستی داشته واهل مماشات با ظلم ودول استعمار گر نبود .

سیاست خارجی که جمهوری اسلامی ایران از 30 سال قبل دنبال نموده ،قطعا در تضاد بامنافع غرب است .

 

برهمین اساس ،سیاست غرب بردو محور استوار شد :

اول آنکه همانند گذشته سیاست اسلام ستیزی خودرا دنبال کند

و

دوم آنکه به ترویج سیاست ایران هراسی درمنطقه خاورمیانه بپردازد

تابه این طریق منافع خودرادرمنطقه تأمین کند .

 

امریکا پس از فروپاشی شوروی وپایان جنگ سرد ،تزی راباعنوان نظم نوین جهانی مطرح کرد که حاوی شیوه اداره جهان درغیبت یک رقیب دیرینه به نام کمونیسم بود .

 

درآن نظریه ،جهان به یک جهان تک قطبی تبدیل شد که آن قطب امریکا بود .

 

به همین علت غرب برآن شد تا نقشه اش درخاورمیانه رااین گونه پیگیری کند :

یکی آنکه همسایگان ایران که عمدتا عرب هستند را نسبت به جمهوری اسلامی ایران دچا رهراس کند ودیگر آنکه درحیطه ای بزرگ تر ،ترس از کشوری به نام ایران را به دلیل برنامه هایش که مهم ترین آنها فعالیت های هسته ای بود درسطح جهان ایجاد نماید .

 

ایران هراسی وایران ستیزی ،

اندیشه ای است که مبدع ومبتکر آن متحد دیرین امریکا ،یعنی رژیم صهیونیستی است .

 

درواقع 30 سال است که سران رژیم صهیونیستی برپایه این تفکر حرکت کرده اند .

اگر این موضوع کالبد شکافی شود روشن خواهد شد که ماهیت این وضعیت چیزی جز انبوهی تصور وسوءظن که خود بخشی خواهد شد که ماهیت این وضعیت چیزی جز انبوهی تصور وسوءظن که خود بخشی از رسوبات تاریخی است ،نمی باشد .

عنصر بدبینی آمیختهبه رشک همان چیزی است که متأسفانه بیش از یک دهه دولتمردان عرب را وارد جدالی باطل باایران کرد .

 

این وضعیت پس از سقوط صدام تشدید شده است .

به خصوص پس از آنکه دوت شیعی در عراق امور را به دست گرفت .

آنها نگران هستند که با بودن دولت شیعی در همسایگی ایران ،موازنه قدرت درمنطقه به نفع ایران تغییر یابد به همین علت این طیف از سیاستگذاران عرب چندین تئوری برای داغ نگه داشتن تنور نزاع باایران ساخته وپرداخته اند که سناریوی هلال شیعی یا امپراتوری فارس از آن جمله است .

 

ابعاد دیگر ایران هراسی ،غیر مسالمت آمیز نشان دادن وتأکید برتسلیحاتی بودن اهداف هسته ای ایران است .

غرب سعی دارد با به میان کشیدن پرونده هسته ای ایران از یک سوبه دیگر کشورهای غربی این گونه القا کند که فعالیت های هسته ای ایران ناقض قوانین بین المللی است از سوی دیگر به کشورهای عربی هشدار دهد درصورتی که تهران به فناوری اتمی دست یابد ،تضمینی وجود ندارد امنیت وقدرت شما درمنطقه پابرجا بماند .

ازهمین منظر غرب درصدد بوده تاپای اعراب را به پرونده هسته ای ایران باز کند .

 

اکنون نباید نسبت به اثرات سوء این تلاش بی تفاوت بود چون امریکا و متحدانش ازایران هراسی به عنوا ن یکی از راهبردهای تبلیغاتی وجنگ روانی خود استفاده خواهند کرد وبنا ندارن از این تاکتیک خود دست بردارند .

ایـــــــــــــــــــران من

                        



ای وطــــــــن ،ای خــــــــا ک پا کت ،سرمه ی چشمان من

 مظهر اسلـــــــــام بــــــــاشی ،عشق من ،ایمـــــــــان من 

هســـــــــتی ام گــــــردد فدای خـــــاک مهر افـــــــزای تو 

کشــــــــــور مهـــــرو صفا، بهتــــــــرزجان ایـــــــران من           

فرهنگ مبتذل غرب یک تهدید بزرگ

 


فرهنگ مبتذل غرب

 

تهدیدی علیه خانواده

 

بنیان خانواده دراسلام ،بنیانی مقدس ،کارآمد،مطمئن ،انسان ساز ،کنترل کننده و پناهگاهی در تشویش ها ،اضطراب ها وسختی هاست .

بخش بزرگی از گناه مفارسد اخلاقی جوامع غیر دینی برگردن سست مایه بودن خانواده درآن جوامع است .

کسانی که به راحتی دست به جنایت ومفاسد اخلاقی ورفتارهای متجاوزانه به حریم خصوصی وناموسی دیگران می زنند ،از درون خانواده هایی سر بر آورده اند که مبانی اخلاقی ،ایمانی وعاطفی درآنها یا اساسا وجود ندارد یا اگر هم وجود دارد نااستوار ومتزلزل است .

 

مقام معظم رهبری ( مدظله العالی ) که دراستمرار مسیر انبیای الاهی ونیابت عامه از هادیان بزرگ بشریت ،ائمه معصومین (ع) ،تعلیم وتربیت جامعه را به عنوان وجهی از وجوه رهبری وولایت برامت اسلامی برعهده دارند،چونان معلمی روشن بین وآگاه ودلسوز همواره نیازهای تربیتی جامعه اسلامی رادرجنبه های مختلف از جمله پیرامون خانواده پاسخگو بوده ودر مناسبتها وفرصت های مقتضی این نیاز را جواب گفته اند .

 

بخشی از تحلیل فرهنگ مبتذل غرب درکلام رهبری به بیان نقاط سیاه وفاجعه آمیز وضدتربیتی نسل بشری مرتبط می باشد ویکی از این مفاسد که تهدیدی علیه استواری واستحکام بنیان خانواده است ،اشاعه بی بند وباری ،لاقیدی ولاابالی گری اخلاقی ورفتاری است :

 

«فرهنگ غرب فرهنگ برنامه ریزی برای فساد انسان است ،فرهنگ دشمنی وبغض باارزش ها ودرخشندگی ها وفضیلت های انسانی است .فرهنگی است که همچون ابزار دراختیار خداوندان زور وزر وامپراطوران قدرت است .

با این فرهنگ درصدداند نسل بنی آدم رااز همه فضایل انسانی تهی دست کنند وانسانها را به موجودات فاسد ومطیع وتسلیم وغافل از یادخداومعنویت تبدیل کنند .

منافع آنها جز از طریق گسترش این فرهنگ تأمین نمی شود . این فرهنگ ،برهنگی واختلاط وامتزاج بی قید وشرط زن ومرد باهم است که یکی از پایه های اصلی فرهنگ غربی میباشد واز روز اول برای فساد انسانها وخروج انسانیت از دایره فضایل انسانی بنیانگذاری شد .

 

آنها که دل شان برای انسا نیت نسوخته است .

 

همان گونه که رهبر معظم انقلاب درفراز فوق ،اهداف فرهنگی غرب و به ابتذال کشیدن بنیانهای اخلاقی توسط زورمندان وزراندوزان را تشریح فرموده اند ،برهنگی ،بی حجابی ،بدحجابی واختلاط بی حساب وکتاب زن ومرد بایکدیگر از موجبات گرایش های نادرست رفتاری درزنان ومردان بوده وآنان را ازمنزلت فضایل انسانی دور

می نماید .

خانواده علاوه برمقیدات حقوقی والزامات قانونی برپایه برخورداری زن ومرد از فضیلت های اخلاقی وتعهدات شرعی ودینی استوار است .

چه بسا قوانین محکم والزاماغت حقوقی دست وپاگیر که نتوانسته خانواده ای را محکم وپایدار درکنار یکدیگر نگاه داشته وبه رغم وجود این مقررات از خانواده فقط نامی وظاهری وجود داشته است ومتقابلا چه بسا تهدیدات بزرگ علیه بنیان خانواده که براثر بازگشت به فضایل انسانی مبتنی بردین ودینداری ،نتوانسته است آسیبی به استحکام وپویایی وگرمی خانواده وارد نماید .

 

استکبار جهانی از آغازین هنگامه های دسترسی به وسایل ارتباط جمعی تخریب اخلاق درخانواده ها وتبلیغ بی تعهدی وعدم وفاداری زوجین به یکدیگررادرقالب فیلم ها وداستان های مهیج ومخرب دردستور کار خویش قرار داده واز هنر – که باید روح تعبد وبندگی رادرانسان بارور کند- حداکثر سوءاستفاده دراین راه به عمل آمده است

تحلیل واقع بینانه ودلسوزانه رهبر فرزانه  وحکیم انقلاب از آثار سوءاشاعه فرهنگ برهنگی وبی بند وباری درمیان زنان ومردان درجهان امرز ومع الاسف حتی دربسیاری از جوامع اسلامی عینیت داشته ومشهود است .

 

بدیهی است تقید خانواده ها به آموزه های دینی وایجاد موجبات رعایت حدود الهی درروابط زن ومرد وحریم ها دردرون خانواده ومراقبت از جوانان ونوجوانان درمقابل هجوم بی امان فرهنگ غربی که از طریق اینترنت ،ماهواره ومجلات مبتذل وکتب داستانی مستهجن وحتی درقالب گرایش های انحرافی دینی وعقیدتی مانند شیطان پرستی قرار گرفته اند ،تکلیفی فوری فسنگین وغیر قابل اهمال است که نباید با تساهل وتسامح باآن برخورد گردد.

معـــــــــــــــــــاد

باز گشتی نزدیـــــــــــــک

 

  

آیا به حیات پس از مرگ علم داریم یا یقین ؟

به نظر شما علی رغم علم واعتقاد به معاد چرا در جامعه شاهد منکرات وگناهان زیادی هستیم ؟

مگر نه این است که حیات پس از مرگ حیاتی جاودانه وهمیشگی است ؟پس چرا اغلب مردم ،دنیای زودگذر رابرحیات جاودان ترجیح می دهند وآنقدر که برای زندگی دنیوی خود تلاش می نمایند ،توجهی به زندگی اخروی ندارند ؟

 

فکر نمی کنید یکی از علل اساسی ومحوری گناهان ظلم وستم وناهنجاری های اجتماعی غفلت مردم از بحث مرگ باشد .

چرا بسیاری از مردم ،وقتی از مرگ، روز قیامت وحساب وکتاب یاد می شود ،ناراحت می شوندو می گویند اسم مرگ را نیاورید .

مگر مرگ انتقال از نشئه ای به نشئه ی دیگر است ؟پس چرا این همه ترس؟

حضرت علی (ع) می فرمایند :«بااعمالتان به سوی اجلتان بشتابید ،خودراآماده کوچ کنید که به تحقیق مرگ چنگال های خودرا برای کوچانیدن شما آماده نموده است »

 

به نظر شما چه کنیم که مردم لحظه ای از مرگ ،قبروقیامت ،حساب وکتاب ،شب لیله الدفن و....غفلت ننمایند ؟

 

 

خدای را سپاس که مرگ وزندگی را جهت آزمایش انسانها آفرید تامشخص شود که چه کسی کار شایسته تر انجام میدهد .

 

اَلّذی خَلَقَ المَوت وَالحَیوه لِیَبلُوکُم اَیّکُم اَحسَنُ عَمَلاً

 

وانسان را ناگزیر ازمرگ قرار داد تاملاقاتش به انسان دست دهد .

خداوندی که مرگ وزندگی ودنیا وآخرت را به دست انسان قرار نداد.

خداوندی که قبض ارواح را به عهده دارد وآنگاه در قیامت مردگان را حیات خواهد بخشید وبه آنها زندگی جاوید عطا خواهدکرد .

معاد ،بازگشت است ،بازگشت روح به بدن ،بازگشت به حیات جاودان وزندگی همیشگی ومرگ انتقال است .

انتقال از نشئه ای به نشئه دیگر .

حرکت از عالمی به عالم دیگر .

آدمی زمانی ذرّه ای ناچیز بود .جنین شدواز شیره ی جان مادر رشد کرد تازاده شد،

یعنی پابه عرصه ی دیگر ی(دنیا ) نهاد .

دوران کودکی را سپری وآنگاه به نوجوانی وجوانی وسپس به سالخوردگی رسید .

پیمانه اش پرشد وعمرش سرآمد سپس به عالمی دیگر .

ونمونه ی این سیر واتحول همیشگی راماهرساله دربهار می بینیم .

بهارهمه ی گیاهان سرسبز،زنده وبانشاط هستند .

اکنون درختی که چوب خشک بوده پر شکوفه می شود .

چنین است که :

 

اُنظُر الی آثار رَحمَت الله کَیفَ یُحی الرضَ بَعدَ مَوتَها

به آثار رحمت خدا بنگر که چگونه زمین را پس از آنکه مرده بود ،حیات بخشید

 

ویاد بهار ومشاهده ی ایام گل ولاله بهترین نمونه برای زندگی پس از مرگ است .

سخن قرآن را بشنوید :

زنده را ازمرده بیرون آرد ومرده رااز زنده برون آرد وزمین راپس از مرگ زنده کند واینچنین شما (از قبر) بیرون آورده می شوید .»